وبلاگ ((عاواد - سیحون ))معرفی کننده مجموعه آثار استاد هوشنگ سیحون

 

 

منزل آقای کاظمی:

سیحون نخستین معمار ایرانی بود که " پلان آزاد " را در طرح خانه ها به کار برد . برداشت او از پلان آزاد بیشتر نزدیک برداشت معماری چون ریچارد نوتراست و با آزادی پلان از نوعی که برای جنبش مدرن مطرح است میانه ای ندارد ، چه از نظر لوکوربوزیه که خود اصطلاح پلان آزاد را باب کرد ، آزادی در حقیقت تنها در قالب یک ساخت منظم و انسجام یافته مطرح است . در حالیکه معماران بعدی ، اغلب آن نظام نهفته در بطن لوکوربوزیه را کنار گذاردند و شکل های معماری در کار آنها به صورت نتیجه ای از عملکردهای کنار هم گذارده شده در آمد . ما د رگذشته از دو گانگی آموزشی بوزار سخن گفتیم و از آنکه الگوهای تاریخی سست شدند بدون آنکه اصول مکتبهای جنبش مدرن به این آموزش راه یابند ....

برای خواندن مجموعه کامل مقالات لطفا از وبلاگ (( عاواد - سیحون)) بازدید فرمایید

AVADSEYHOUN.blogfa.com

مفهوم سکونت – کریستیان نوربرگ شولتز – قسمت پنجم

زبان معماری: به طور کلی « تجسم » و « پذیرش» به ابزاری تبدیل می شوند که در دست معماری به کار تحقق بخشیدن « هستی درجهان » آدمی آمده است . این دو به ترتیب بر واژه های معمارانه « شکل مصنوع » و « فضای آراسته » منطبق می باشند . در سطور پیشین ادعایی داشتیم مبنی بر انکه شکل مصنوع و فضای آراسته مختصاتی عمومی که بر سطوح مختلف محیطی نمودار می گردند را در اختیار می گیرند .این مختصات به مفهوم واقعی وجود نداشته و تنها بیانگر امکاناتی اند که می باید در قالب آبادی ، فضای شهری ، نهاد و خانه به اثر آیند. به هر صورت ، هر اثر منفرد به طبقه بندی کلی تری تعلق می یابد با موجودیتی سوای آنچه ذکرش رفت . معمولا ، برای خواندن طبقه بندی های آثار معماری از عنوان گونه های ساختمانی استفاده به عمل آورده اند . این اصطلاح هم به مجموعه های وسیع ( از جمله آبادی و فضای شهری ) اطلاق می شود و هم به عناصر به غایت کوچکتر ( برای نمونه ساختمانهای منفرد و بخشهای مختلف آنها ) گونه های ساختمانی به همراه شکل مصنوع و فضای آراسته به جنبه های سکونت و شیوه های آن پوشش داده و « زبان » واسطه ای را به وجود می آورند که می تواند نیاز به گردآوری « بینابینی » چندگانه را براورده سازد .مطالعه سه عامل دارای استقلال داخلی و تشکیل دهنده زبان معماری را می توان « گونه شناسی » ، « سیما شناسی » و« موضع شناسی» خواند .

سیما شناسی یا مورفولوژی به چگونگی شکل مصنوع مربوط بوده و در هر یک از آثار منفرد معماری در قالب « تفصیل صوری » انسجام می یابد . در ادامه آنچه گفتیم باید افزود که وقوف بر شکل های مصنوع همواره با عنایت به هستی بین زمین و آسمان یعنی ایستادگی ، برخاست و گشودگی آنها صورت می پذیرد . در اینجا« ایستادن » و « برخاستن » به ترتیب مبین وابستگی به زمین و آسمان بوده و « گشودن » به نفوذ متقابل در محیط یعنی وجود ارتباط بین بیرون و درون ارجاع می گردد. ایستادگی از خلال اجرای پاسنگ و دیوار مجسم می شود . پاسنگی جسیم و شاید تونشسته ساختمان را به زمین بسته ، در حالی که تاکید بر جهت عمودی خواستی مبنی بر « رها کردن » آن را از خود بروز می دهد . جهت گیری قائم ، خطوط اوج گیرنده و اشکال مشخص از قبلی حاشیه های مضرس در سیاهی بنا ، همگی نماینده وجود ارتباط فعال با آسمان و آرزوی دریافت نور می باشند .ارتباط بین بیرون و درون مقدمتا توسط اجرای گشودگی ها یا « روزنه ها» در دیوار به نمایش در می آید . ...
ادامه نوشته

مفهوم سکونت – کریستیان نوربرگ شولتز – قسمت چهارم

تعيين موقعيت 

احراز هويت هرگز از زندگي روزمره جدا نبوده، و در مقابل همواره به اعمال ما بستگي داشته است. معمولا هر عملي را که انجام مي دهيم به تعيين موقعيت که عملکردي روانشناختي است مرتبط مي باشد. هم اکنون اشاره مختصريداشتيم که بر اساس قاعده اي کلي مي توان بر اعمال بر حسب اهداف و مسيرها که به همراه يکديگر زمينه يا حوزه اماکن کمابيش آشنا را به وجود مي آورند وقوف يافت. به عبارت ديگر، آدمي بر اساس «تصويري محيطي» که به سازمان فضايي محيط بستگي دارد عمل مي کند. کوين لينچ اظهار مي دارد : « هر تصوير محيطي خوشايند به آن که دريابدش احساس بسيار مهم آسودگي خيال را ارزاني مي دارد که در نقطه مقابل بيمي که هنگام عدم آگاهي از موقعيت به دل راه مي يابد قرار مي گيرد.» بديهي است که تصوير بسته به موقعيت دچار تغيير مي گردد، لکن امکان آن نيز هست که بتوان يک پديده شناسي عمومي در رابطه با تعيين موقعيت يا به عبارتي فضاي وجودي را به کار بست. هدفي که مورد پيگيري اين پديده شناسي قرار ميگيرد عبارت است از تشريح مفاهيم مرکز، مسير و حوزه به شکلي مستقل از «مضامين» قراردادي اين سه واژه. هدف يا مرکز شکل دهنده اصلي فضاي وجودي است. زندگي بشر همواره به مراکزي که صحنه اجراي اعمال بسيار مهم او واقع ميشوند وابسته بوده است. مرکز را مي توان در کليه سطوح محيطي يافت؛ ازا ين رو آبادي مرکز ورود به چشم انداز طبيعي، ميدان مرکز ديدار در داخل آبادي، نهاد مرکز توضيح بر بافت ساختماني، و خانه مرکزي براي زندگي خصوصي را تشکيل مي دهند. در کل مي توان گفت که مرکز در تضاد با جهان ناشناخته و شايد هراس انگيز پيرامون واقع شده و معرف شناخته شده هاست. ب.لنائو مي گويد : «(مرکز) نقطه اي است که انسان به عنوان موجودي واجد روان در آن موضع مي گيرد، نقطه اي  که در آن درنگ کرده و زندگي در فضا را تجربه مي کند.» در نتيجه آدمي همواره مرکزي را براي کل عالم متصور بوده است. يونانيان باستان يا ناف جهان را در دلفي قرار داده، رمي ها پايتخت خود يعني شهر رم را راس جهان خوانده، و بناي کعبه در مکه هنوز چون گذشته مرکز جهان اسلام محسوب مي شود. ...

ادامه نوشته

مفهوم سکونت – کریستیان نوربرگ شولتز – قسمت سوم

هنگامیکه که هایدگر کوزه را به عنوان نمونه ای از « توضیح » بر می گزیند به ماورائ چیزهایی که بر طبیعت ارزانی گشته اند نقل مکان می کند . کوزه ساخت دست بشر و لاجرم یک اثر نیز می باشد . انسان با ساختن چیزی همانند کوزه ، از روی نیت به گرد اوری جهان پرداخته و یا به بیان هایدگر ، « جهانی را در قالب اثر در می آورد » .بدین ترتیب ، جنبه های دوگانه طینت سکونت بر ما آشکار می شوند : نخست کسب اقتدار در امر وقوف یافتن بر چیزهای مفروض ( اعم از طبیعی یا مصنوع ) ، و دوم ساختن اثاری که انچه را که بر آن وقوف رفته در خود ضبط کرده و « توضیح » می دهند. این آثار محدوده بررسی ما عبارتند از ابادی ، فضای شهری ، نهاد و خانه ، و هریک با جهانی چهار وجهی که خود گرد اورده .

شاید مثالی که اکنون ارائه خواهیم داد ، برای توضیح رابطه ی موجود فیمابین جهان ، چیز و اثر بی مناسبت نباشد . مجسمه گسترش یک بطری در فضا ( 1912) اثر بوچونی « توضیحی » است بر « چیز بودن » بطری . بطری با در اختیار گرفتن عنوان چیز ، واقعیتی درونی یا هویتی را در تسخیر می اورد که در جهان گرد اوری شده اش مسکن گزیده و توسط هیئت گشتالت بطری نمودار می گردد . به هر جهت این نمود بلافاصله وقوف پذیر نمی باشد . بطری بر جای ایستاده و به معرفی خود همانگونه که هست می پردازد  ، اما معنایی که در آن گنجانیده شده به نحوی پنهان می ماند . اثر هنرمندانه بوچونی این معنا را آشکار می سازد . این اثر به ما می گوید که بطری چه بوده و آن را از سایر ظروف همچون کوزه و تنگ تفکیک می نماید ...

ادامه نوشته

مفهوم سکونت – کریستیان نوربرگ شولتز – قسمت دوم

جنبه های دو گانه سکونت( کریستیان نوربرگ شولتز- مفهوم سکونت  )

 

احراز هويت به مفهوم عام عبارت است از آزمودن محيطي "کل" تحت عنوان پر معنا. در داخل اين گونه از کليت، موضوعات يا چيزها مشخص و آشنا الزاما با در اختيار گرفتن اهميتي ويژه مطرح شده، و يا به بياني گشتالتي همچون "پيکره ها" بر "زمينه" ساده و کم ساختار تر مي ايستند. در گذار نوشته هاي وساس، "جنگل" و "خانه" اين چنين کيفيتي را از آن خود مي سازند. در واقع همين "چيزها" هستند که به موضوعات پيوسته با احراز هويت انسان تبديل مي شوند. و در همين اثنا انسان براي توفيق در پيشبرد اعمال خود بين آنها به تعيين موقعيت مي پردازد. مي توان به ياد داشت که "هستي در جهان" علاوه بر کجا شامل يک چه گونه نيز مي گردد. هنگامي که احراز هويت مقصود خود را حول کيفيت چيزها متمرکز مي گرداند، تعيين موقعيت ارتباطات فضايي بينابين آن ها را منظور مي دارد. البته بديهي است که بدون احراز هويت واقعي به واسطه چيزها، تعيين موقعيت بين ان ها ممکن بوده و به طريق مشابه ممکن است بدون مداخله کامل عملکرد تعيين موقعيت، توسط برخي از چيزها به هويت نيز رسيد. پس توانايي در تميز بين موضوعات احراز هويت و تعيين موقعيت به عنوان جنبه هاي دوگانه سکونت و وقوف بر اين امر که با وجود حضور همواره اين دو جنبه در صحنه ممکن است نيروي يکي بنا بر اقتضاي احوال بر ديگري پيشي گيرد از درجه بالاي اهميت برخوردار است. احراز هويت و تعيين موقعيت به همراه يکديگر ساختار کلي سکونت و بالتبع مخرج مشترک شيوه هاي چهارگانه. ( آبادی ، فضای شهری ،نهاد و خانه ) آن را فراهم مي آورند .

در ادامه آن چه پيش از اين مذکور آمد بايد افزود که احراز هويت به شکل مادي مکان بستگي داشته حال آنکه تعيين موقعيت به ادراک از نظام فضايي آن مرتبط مي گردد. علاوه بر اين مي توان گفت که جنبه هاي دوگانه مزبور بر عملکردهاي معمارانه "تجسم" و "پذيرش" منبطق مي باشند. بدين ترتيب، هر محيط در همان حال که جهت تحقق اعمالي مشخص آن ها در خود پذيرا مي گردد، مفهومي را نيز تجسم مي بخشد. در ادامه گفتار، عملکرد هاي ياد شده را با جزئيات بيشتر مورد مداقه قرار خواهيم داد، اما پيش از آن لازم است از نزديک به دو جنبه اي که روش کلي ما براي تجزيه و تحليل مسئله سکونت را تعيين مي کنند نظر افکنيم...

ادامه نوشته

بازتاب

اخيرا به همت عده‌اي كه علاقمند به ايران  و تمدن غني آن هستند‌، وب‌سايتي براي اعتراض به دانشگاه بحريني كه نام خليج عربي براي خود انتخاب كرده، برپا شده است به آدرس:
http://www.petitiononline.com/00482951

در اين نامه كه به زبان انگليسي تهيه شده، علاوه بر اشاره به شواهد تاريخي و جغرافيايي و ضمن تاكيد بر عدم تعصب كور، به مدارك و قطعنامه‌هاي سازمان ملل نيز اشاره و لينك داده شده است.
لطفا در صورت امكان در دسترس مردم عزيز قرار دهيد تا از فرهنگ و ميراث خود دفاع كنند.

 

مفهوم سکونت – کریستیان نوربرگ شولتز – قسمت اول

سکونت و هستی ( کریستیان نوربرگ شولتز )

هستی در جهان

سکونت بيانگر برقراري پيوندي پرمعنا بين انسان و محيطي مفروض مي باشد. در مقدمه ي مذکور آمد که اين پيوند از تلاش براي هويت يافتن يعني، به مکاني احساس تعلق داشتن ناشي گرديده است. بدين ترتيب، انسان زماني بر خود وقوف مي يابد که مسکن گزيده و در نتيجه هستي خود در جهان را تثبيت کرده باشد. از سوي ديگر، انسان موجودي است يرگردان. او با در اختيار گرفتن عنوان مرد ره پيوسته در راه بوده و از اين رو مکان گزينش را براي خود فراهم مي آورد. او مکان خود و از اين طريق نوعي قابل اعتماد از همدمي با انسان هاي ديگر را بر مي گزيند. اين مناظره ي کلامي بين عزيمت و بازگشت، يا بين مسير و هدف، عصاره و گوهر آن "فضائيت" وجودي است که به واسطه معماري در قالب اثر مي آيد.

در متن عمیق و شاعرانه  ارک اثر سن اگزوپری می خوانیم : « منم سازنده شهرها ، آنکه کاروان را از رفتن بازداشته . ] کاروان [ تنها دانه ای بود سرگردان در مسیر باد . من راه باد را سد کرده و آن دانه را در دل خاک می گذارم تا درختان سرو به افتخار یزدان پاک از ان برویند . » در کتاب سن اگزو پری محیط انسان به شکل صحرا به نمایش در آمده تا بر امرسکونت به عنوان پرداختن به کشاورزی و نگهداری از خاک صحه گذارد . می توان افزود که هستی آدمی از طریق یگانگی جدایی پذیر زندگی و مکان بر او شایسته گردیده است... .

 

ادامه نوشته

آیا علمی به نام طراحی وجود دارد ؟        نوشته :والتر گروپیوس -قسمت اول

سالهاست وقت خود را به جمع آوری مطالبی راجع به حس بینایی انسان و رابطه اش با سایر حواس و نیز درباره ی تجربیات روانی ما با فرم ، فضا و رنگ گذرانده ام .این مسائل نیز مانند کلیه ی مسائل مادی ساختمان و اقتصاد که ذکری از آنها نمی کنم واقعیت دارند . در حقیقت من مسائل روانی را مسائل اساسی و اولیه می دانم حال آنکه اجزاء متشکله ی طرح ، یاری دهنده فکر ما هستند تا نامحسوسات را از طریق محسوسات تشخیص دهیم .

اصطلاح « طرح » به سهولت کلیه قسمت های مدار محیط مرئی و ساخته انسان را در بر می گیرد و از کالای ساده معمولی تا شکل پیچیده ی یک شهر را شامل میشود.

اگر ما بتوانیم یک پایه عمومی برای درک طرح بریزیم ( مخرجی که حاصل دریافتهای عینی بوده و از تفسیرهای شخصی به دور باشد ) خواهیم توانست آن را در مورد هر نوع طرحی به کار بریم .زیرا طراحی یک ساختمان بزرگ و یا یک صندلی ساده در اصول فرقی نکرده و فقط از لحاظ میزان متفاوت است .

هر کسی دارای خوصیات اخلاقی معینی است که در درک و تجربه دنیای فیزیکی با خصوصیات اخلاقی دیگران مشترک می باشد .مهمترین واقعیت دراین نکته نهفته است که احساس مربوط به ما است و نه به شیئی که آن را می بینیم . اگر ما طبیعت آنچه را که می بینیم و روشی را که از طریق آن درکش می کنیم دریابیم آنگاه درباره نفوذ بالقوه ی طرح ساخته شده ی دست انسان بر احساسات و تفکرات بشر اطلاعات بیشتری کسب خواهیم نمود .

سالها پیش فیلمی دیدم به نام « خیابان » . فیلم با صحنه ای فراموش نشدنی آغاز می گشت که تماشاچی را با یک درام پیچیده خانوادگی آشنا میساخت .ابتدا زن و سپس شوهر از پنجره به خیابان می نگرسیتند . زن زندگی روزانه را مثل همیشه بی حادثه و غم گرفته میدید اما مرد تخیل خود را بر صحنه پرتو افکن میساخت و از آن تصویری پر احساس میساخت که به زندگی گشادگی و درخشش می داد ....

ادامه نوشته

نقاشی ایرانی

Masterpieces of the Persian Painting

تصاویری منحصر به فرد از

 آثار ارائه شده درنمایشگاه نقاشی ایرانی ( مینیاتور)

در

موزه هنرهای معاصر

اینجا