اندیشه ی هایدگر در باب معماری - قسمت دوم

هیدگر، در "سرچشمه ی اثر هنری" هیچ تبیین واقعی ای ارائه نمی دهد و حتی تاکید می کند که « اینجا ، تنها ماهیت عالم قابل نشان دادن است ». اما او ، در هستی و زمان ، عالم را از دیدگاه موجود شناختی (ontically) به عنوان کلیت چیزها ، و از منظر بوده شناختی (ontologically) ، به مثابه هستی آنها توصیف می کند . به ویژه ، عالم به معنای جایی است که بشر در آن می زید . او در نوشته های بعدی خود ، علاوه بر این ، تفسیری از اینجا ، به مثابه "چارگانگی" (fourfold) زمین و آسمان ، میرایان و خدایان ، ارایه می دهد . مجددا ما احساس سردرگمی می کنیم ، چرا که عادت کرده ایم به عالم بر حسب ساختارهای فیزیکی ، اجتماعی و فرهنگی بیندیشیم . ظاهرا ، هایدگر قصد دارد این حقیقت را ، که عالم زندگی روزمره ی ما واقعا از "چیزهای " غیر انتزاعی شکل گرفته است و نه از انتزاعات علمی ، یادآوری کند . از این رو ، می گوید : « زمین سرچشمه ی نعمت ، رشد ، باروری ، سرشار از آب و سنگ ، منشا گیاه و حیوان است ... آسمان مسیر حرکت خورشید ، مسیر ماه و اهله ی آن ، جایگاه درخشش ستارگان ، فصل های سال ، فلق و شفق روز ، سیاهی و ظلمت شب ، اعتدال و نامساعدی هوا ، گردشگاه ابرها و ژرفای لاجوردی اثیر است ....

ادامه نوشته

وبلاگ عاواد - شجریان هدیه ای است از جانب گردانندگان وبلاگ عاواد به همه دوستداران استاد محمد رضا شجریان

هدیه عاواد به دوستداران استاد شجریان

AVADSHAJARIAN.blogfa.com

انسان و اثرات بصری شهر – گوردن کالن‏- قسمت اول

برای مردمی که به دور یکدیگر جمع می شوند تا در ساختن یک شهر همت گمارند ، فوائد بسیاری مترتب است . خانواده ای مجرد که در یک روستا زندگی می کنند به ندرت امکان رفتن به یک تئاتر، یا غذا خوردن در یک رستوران و یا ورق زدن کتابی در یک کتابخانه محلی برایش وجود دارد ، در حالیکه مشابه همان خانواده که در شهر زندگی می کند ، به دفعات می توانند از این وسایل آسایش استفاده کنند . پول کمی که یک خانواده می توانند بپردازند از جمع هزینه ای که خانوارها متحمل می شوند ، این رقم هزاران برابر شده و بنابراین ایجاد وسایل آسایش و مشترکی را در مقیاس شهر ممکن می سازد . یک شهر به مفهوم کامل ، چیزی بیشتر از جمع کسانی است که در آن زندگی می کنند . یک شهر قدرت آن را دارد تا وسایل آسایش مازاد بر نیاز جامعه خود را به وجود آورد و این از جمله دلایلی است که نشان می دهد چرا مردم بیشتر مایلند به جای تنها زندگی کردن به طور جمعی و یک جا نشینی زندگی نمایند .

اکنون برگردیم به بررسی اثرات بصری که یک شهر می تواند بر روی مردمی که در آن زندگی و یا از آن دیدن می کنند ، داشته باشد . من مایلم به موازات آنچه که قبلا به آن اشاره شد توصیه نمایم که چنین فرضیه درباره اجتماع ساختمانها نیز صادق می باشد . اگر مردم را به دور هم جمع نماییم برای تحقق و استفاده از اوقات فراغت خود تجهیزاتی را به وجود می آورند که افزون بر نیاز آنها خواهد بود ؛ اگر ساختمانها را به دور هم جمع کنیم ، در مجموع از یک لذت بصری که از تک تک ساختمانها حاصل نخواهد شد برخوردار خواهیم شد .

 

ادامه نوشته

راز و رمز هنردینی

  هنرمندان مدرن، ضد هنر ديني سنتي

 

avad
با گذشت حدود شش هزار سال از تاريخ تمدنهاي باستاني و اسلامي و حتي تمدن مسيحي غربي بشري هيچ نوع تمايزي بين هنرها از ديد ديني بودن يا مقدس و سنتي بودن آن مطرح نبود.
در جهان مدرن.........
ادامه نوشته

اندیشه ی هایدگر در باب معماری‎ –‎‏( کریستین نوربرگ شولتز)‏‎ ‎قسمت اول

هایدگر هیچ متنی در باب معماری از خود به جا نگذاشته است . با وجود این ، معماری نقش مهمی در فلسفه ی او دارد .مفهوم هستی – در – عالم (being- hn- the- world)  او به محیط ساخته ی دست بشر اشاره دارد ، و زمانی که او از "شاعرانه زیستن " (dwelling poetically) سخن می گوید ، صریحا به هنر ساختن باز می گردد . بنابراین ، تاویلی از اندیشه هایدگر درباره ی معماری شامل بخشی از تفسیر ما از فلسفه ی او می شود . چنین تاویلی در عین حال امکان دارد به ما در فهم بهتر مشکلات پیچیده ی محیطی عصرمان یاری بخشد .

او در مقاله ی خود با عنوان " سرچشمه ی اثر هنری " (The origin of the work of art ) مثال مهمی از معماری آورده است که ما می توانیم آن را نقطه ی اغاز پژوهش هایمان قرار دهیم . در عبارت مورد بحث می نویسد : « یک اثر معماری ، مثلا یک معبد یونانی ، چیزی را به تصویر نمی کشد . این بنا صرفا آنجا در میان صخره – دره ای پر شکن و شکاف ایستاده است . بنای معبد سایه ی خدا را در میان گرفته است ، در این پوشیدگی و خفا می گذارد تا سایه ی خدا از میان ستونهای تالار روباز در حریم مقدس محوطه ی اطراف منتشر شود . به واسطه ی معبد ، خدا در معبد حضور می یابد . حضور خدا ، فی نفسه ، گستره و محدوده ی ان محوطه ، به مثابه حریمی مقدس ، است . اما معبد و حریم آن در فضای بی کران اطراف پراکنده و محو نمی شوند . بنای معبد وحدت آن مدارها و نسبت هایی را فراهم می اورد که در آنها ولادت و مرگ ، مصیبت و نعمت ، نصرت و ذلت ، استقامت و انحطاط و صورت و مسیر سرنوشت آدمیان رقم می خورد . گستره ی قلمروی این روابط ، همانا عالم این قوم تاریخی است . برآمده از این عالم و در متن آن ، این قوم ، برای انجام دادن رسالت خود ، به خود باز می اید ....

ادامه نوشته