معنا در معماری – کریستیان نوربرگ شولتز –قسمت اول
عملکرد گرایی در فاصله میان دو جنگ جهانی می خواست هرآنچه را میراثی از گذشته بود نادیده بگیرد . در نهایت ، معماران جسارت آن را یافتند که ساختمانها و شهرها را بر روی نور و هوا بگشایند ، هدفشان خلق فرمهای منطقی و عملی بود . پیروان این جنبش مدرن فعالیتشان را به طور مشخص ساختمان جدید نامیدند . از به کار بردن واژه " معماری " عامدا پرهیز می شد ، زیرا برای آنها یادآور زمانی بود که ساختمان سازی هنر تلقی می گردید . آنها می خواستند ، به جای خلق آثار هنری ، نیازها و عملکردهای فیزیکی انسان را جستجو کنند و بدین طریق زیبایی شناسی صوری گذشته با " ساختار واضح " و صداقت ] در کاربرد [ مصالح جابجا شد . گرچه ، در عمل ، این اهداف تا اندازه ای دنبال شدند ، اما ، در اصل ، دنیوی کردن معماری صورت گرفت : معماری دیگر بیان یا نماد نبود ، بلکه می بایست عملکرد باشد . این نگرش به وضوح در گفته ی هانس میر در 1928 بیان شده است : « هرچیزی در این جهان محصول فرمولی است ( عملکرد ضربدر اقتصاد ) ؛ هنر تماما ترکیب است و از این رو غیر عملکردی ؛ زندگی تماما عملکردی و بنابر این غیر هنرمندانه است » .
برای فهم بهتر آنچه در بالا بیان شد ، لازم است به نمودهای نگرش عملکرد گرایی نگاهی بیاندازیم . ما همگی مشخصه های معماری عملکرد گرایی آغازین یعنی : سادگی ، احجام مکعبی ، کاربرد زیاد شیشه ، سطوح سفید و فضاهای باز را می شناسیم . لوکوربوزیه مفهوم پلان آزاد را ارائه داد و میس وندررو آزادی را در پاویون بارسلونا به بالاترین درجه رساند . در این طرح ، کلیه اتاقها برای ایجاد فضایی یکپارچه و سیال یکی شده بودند ، حتی گذار میان درون و برون نامحسوس بود . اسکلت فلزی و قابل رویت نوعی همبستگی را پدید آورده بود . اگر بخواهیم این مشخصه ها را در مفهومی فضایی وحدت بخشیم ، می توانیم فضای عملکردی را به مثابه گسترشی همگن در تمامی جهات تعریف کنیم . کمال مطلوب فضایی باز ، متحد الشکل و در برگیرنده بود ، فضایی بدون راز و رمز یا تفاوت های کیفی . نظام سه بعدی هماهنگ تصویر مناسبی از آن ارائه می دهد . لبریز کردن فضا از نور نه صرفا به دلایل کارکردی آن بلکه ، بدون شک ، برای تاکید بر مشخصه ی متحد الشکلی و منطقی بودن نیز صورت می گرفت . به این اعتبار ، عملکردگرایی در خلق زبان رسمی جدید ، که بیان کننده ی آزادی مطلوب دوران و نیز اعتقاد به توفق علمی – منطقی واقعیت بود ، پیروز شد .پیش فرضهای عملی عملکرد گرایی نیز مشخص شده اند . نیازها و شکل های جدید زندگی که به واسطه صنعتی شدن پدید آمده بودند در انواع ساختمانهای سنتی برآورده نمی شدند ، و شرایط سخت زندگی در شهرهای بزرگ تجدید نظری کلی در محیط انسانی را می طلبید . اما فقط با اشاره به این موارد نمی توان نگرش عملکرد گرایی را کاملا شرح داد ؛ اساسا ، عملکردگرایی برآیند نیروهای عمیق تری بود ؛ به ویژه ، می توان آن را تعبیر نوعی ( typical expression) دنیای فرا قرون وسطایی تلقی کرد .
در قرون وسطا ، واقعیت به مثابه جهان نظم یافته درک می شد . معنای تمام وظایف اجتماعی و هر تولید و عمل انسانی در نسبت با این نظم حاصل می آمد . از این رو ، تمام عناصر واقعیت کیفی بودند و اعتبارشان را وحی الهی معین می کرد . برداشت قرون وسطایی از عالم را می توان با یک ساختمان مقایسه کرد و طبیعی است که به فرم سلسله مراتبی و متمایز کاتدرال بیاندیشیم .
اعصاری که در پی آمد با آرزوی انسان برای رهایی از این بینش هویت یافت . او نه تنها بر اقتدار انحصار طلب کلیسا اعتراض کرد ، بلکه بر آن شد تا هم خود را معطوف به کشف حقیقتی سازد که توسط جزمیت ها و پندارهای سنتی محدود شده بود . انسان ، به جای تعلق به عالم ، خود را به طور منطقی و نقادانه در مقابل جهان قرار داد و مجموعه ای از تجارب فزاینده جانشین " ساختمان " قرون وسطایی شد . بدون شک ، نیروی محرک و واقعی این امر رویای روزی بود که بشر بتواند با چهره ی جهان " آنگونه که واقعا هست " مواجه شود .
معماری این روند عمومی تاریخی را قاعده مند کرد. خیلی زود ، در طی دوره ی رنسانس ، ارتباطات ساده ی ریاضی جانشین هندسه ی غیر عقلایی کاتدرال شد ، و اگر چه هنر و معماری بارک به] مفهوم [ " مافوق طبیعی" توجه جدیدی نشان می داد ، اما این نکته نیز اهمیت دارد که پویایی فضایی عصر بارک متوجه فضای" باز" معماری مدرن بود . در هر حال ، ادعای داشتن یک معماری تجربی مطابق با آنچه لوکوربوزیه آن را امکانات "طبیعی" و شرایط انسانی نامیده ، تنها ، اخیرا ، ممکن شده است . در نهایت ، به نظر می رسید پیشرفت های گسترده علم شالوده ارزوی دست یافتن به مفهوم منطقی از جهان را محکم کرد و فناوری مدرن ساخت و ساز معماری عملکردی متناظر را ممکن ساخت .
این امر که چنین دورنمایی با طرفداری انجمن های زیادی مواجه شد تعجب آور نیست . وضوح و ارتباط آن با واقعیت عملی انکار ناپذیر بود و ، از آنجا که بسیاری از موانع احساسی مغلوب شده بودند ، طبیعی بود که جنبش مدرن توفیقی به دست آورد . عملکرد گرایی معماری را با توسعه ای عمومی همگام کرد که ، بدون شک ، پیش فرض لازمی برای خلق محیط با معنا بود . از این رو ، امروزه " شیوه بین المللی " ، که رویای دهه سی قرن بیستم بود ، واقعیت یافته است . برج های شیشه ای و آپارتمانهای شبیه ورق چشم انداز شهرها را تصرف کرده و تجزیه و تحلیل آغازگر حرکت معمار شده است . ما باید خوشحال باشیم ، هدف در اصل به دست آمده و ، اگرچه ما هنوز با فقر و کمبود مسکن در جدالیم ، به نظر میرسد که برآوردن نیازهای بشری فقط زمان می خواهد .
اما ، در این موقعیت رفاه مندی و پیشرفت مادی ، گرایش ها سربراوردند که این امر تاثیر هشدار دهنده ای بر رهبران جنبش خردگرایانه داشت . بسیاری از معماران پیشرو معماری ای ارائه دادند که به نظر می رسد در آن وجون منطقی – عملکردی نقش ثانویه ای دارند و زبان رسمی اشان غیر منطقی و تصنعی است . در طی سالهای گذشته ، این پدیده آنقدر رایج شده که دیگر نمی توانیم آن را انحرافی اتفاقی از جاده ی امن منطق بدانیم .
تردید عمومی درباره ی اعتقاد اصلی عملکردگرایی آغازین آشکارا نشان داده شده است . اما این تردید به ندرت به این اصل اولیه ، که هر ساختمان باید عملکرد داشته باشد ، اعتنا دارد ، بلکه به عمق مطلب می پردازد : آیا برداشت عقلایی دوران فرا-قرون وسطایی حقیقتا رضایت بخش است ؟ البته ، این امر به معنای بازگشت به نگرش منسوخ تاریخ گرایی و رمانتیزم ملی نیست .
تردید درباره بینش دنیای فرا- قرون وسطایی را معماران موجب نشده اند . این تردید در تمامی زمینه ها پدید امده و موضوع شناخته شده ی ادبیات و روزنامه هاست . یادآور می شوم که " روشنگری" و " آزادی " مشکلات بشر را حل نکردند و جهان مدرن ما تنها انفعال و نارضایتی را پدید آورده است . اریک فرم می گوید : « انسان معاصر مسلما بیشتراوقات آزادش را به صورت انفعالی سپری می کند . او مصرف کننده ی ابدی است . او نوشیئنی ها ، غذاها ، سیگارها ، مقاله ها ، بینش ها ، کتاب ها و فیلم ها را مصرف می کند . همه چیز دریده و بلعیده می شوند . جهان به ابژه ی بزرگی از امیال او مبدل شده ، که چون شیر مادر پیوسته او را تغذیه می کنند . بشر به متوقعی ازلی و کودک شیر خوار ناامیدی تبدیل شده است » . اگر چه این مشکل به خوبی شناخته شده ، اما قابل درک نیست . ایده منطق گرایی انسان ، که از عصر فرا- قرون وسطایی به ارث رسیده ، هنوز فراگیر است ، و این اعتقاد که با در نظر گرفتن واقعیت آنگونه که "واقعا هست" تمامی مشکلات حل می شود ، هنوز مقبول عموم است .
بیایید نگاه عمیق تری به این موضوع بیاندازیم ...
ادامه دارد